عاشقانه
قسمت نشد تا در کنار هم بمانیم ، قسمت نشد تا در هوای هم بمیریم
تا سرنوشت ما جدایی رو رقم زد ، ای یار عاشق از جدایی ناگزیریم
فرصت نشد غمگین ترین آواز خود را ، در خلوت معصوم چشمانت بخوانم
صد سوز تنها با دلم سازم که یک شب ، با گریه در چشمان گریانت بخوانم
آئینه ام چین خورده از رنگ جدایی ، از تو سرودم نغمه ای فصل آشنایی
تو رفته ای تا صد بهار ارغوانی ، بعد از تو دشت و خانه را در بر بگیرد
بعد از توی ای عاشقترین هر کوچه خواهاً ، همچون صدف از نام تو گوهر بگیرن
تو رفته ای تا صد بهار ارغوانی ، بعد از تو دشت و خانه را در بر بگیرد